پسر جوان نامه ای به دفتر روز نامه نوشت متن نامه چنین بود:من پسر تنهایی هستم پدر ومادرم به خاطر اینکه تنها نباشم دختر عمه ام را به فرزند خاندگی قبول کرد او دختر هوس بازی است وهر روز خاسته های نامشروع از من میخواهد پدر ومادرم هم که خودشاندنبال عیاشی هستند و نمیتوانم به انها بگویم به دادم برسید نگذارید در دام این شیطان اسیر شوم.مدیر دفتر در جواب نامه چنین نوشت به خدا توکل کن و...چند روز بعد نامه ای به دفتر روزنامه امد که نوشته بود احمد همان پسر جوان شهید شد درون این ناله نامه دیگری بود که پسر جوان نوشت شرح ان چنی بود...خدا را شکر کنید که برادرتان بدون گناه از این دنیا رفت.